پنجشنبه، اسفند ۲۲

اضـطرابش آرامم نمی گـذارد


تصویر این کودک بسیار ناآرامم ساخته است ، هر بار که به وبلاگم می آیم ، دیدنش عجیب باعث اضطرابم می شود . باید چیزی بنویسم تا رهایم کند . ببین انگشتانش ره چگونه در هم کرده است ، دستانش دارند به سمت آسمان پرتاب می شوند . فکر می کنم یکباره این هیولا ظاهر شده است ، چون دخترک مثل این است که بین زمین و هوا رها شده باشد . ترس خوابیده در چشمانش ره من حتی از این جا احساس می کنم . ولی افسوس که پای فرارش هم بسته است ، شاید مادرش بین آن جمع باشد .... .

هیچ نظری موجود نیست: